• وبلاگ : درددلهاي دخترتنها
  • يادداشت : آن سان که النازم را در خاک کردند
  • نظرات : 3 خصوصي ، 6 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام

    دوباره ...چند روزي بود كه نيومده بودم سر بزنم...امروز اوومدم...خيلي كار خوبي مي كني كه نمي زاري ياد و يادگاري خواهرت از خاطرها فراموش بشه...منم وقتي نوجوون بودم درد تورو حس كردم اونموقع داداشمو از دست دادم...الان خيلي غبطه ميخورم كه كاش يادگاري از اون مونده بودومن ادامه راهشو ميدادم...خدا همه مارو ببخشه و بيامرزه...بدون كه تنها نيستي...همين